شهرآرانیوز؛ در سال ۱۲۵۹ قمری در یک خانواده صنعتگر کاشانی که به صنعت حریربافی اشتغال داشتند و از این راه ارتزاق میکردند و به تازگی از وطن خویش، کاشان به ارض اقدس مشهد مقدس آمده بودند، کودکی پا به عرصه وجود گذاشت. پدرش، حاج میرزا محمدباقر نام او را محمدکاظم گذاشت.
حاجی میرزا محمد باقر از مردان مجرّب و کدخدامنش کاشانی بود که پس از انتقال به خراسان و هم جواری با حرم اقدس رضوی، به گستر ش دستگاه خارابافی و تعلیم و تربیت عدهای زیاد از جوانان مشهدی به فن حریر و قناویزبافی همت گمارد.
اما محمدکاظم که کوچکترین فرزند او بود، پس از پایان تحصیلات مقدماتی، چون بیش از برادران خویش به تکمیل سواد و تحصیل علم رغبت داشت، به شغل و حرفه پدر علاقه نشان نداد و همچنان سرگرم تحصیل و تکمیل ادبیات زبان فارسی و عربی، حکمت و فلسفه و منطق نزد استادان زمان خویش شد و، چون به صورت فطری، ذوقی سرشار داشت به مطالعه دیوان اشعار شعرای نامدار و متقدم پرداخت و از خرمن طبع هر یک خوشهها چید. از اوان جوانی شاعری و شعر گفتن را آغاز کرد و در این راه با تشویق استادان زمان و تأیید رجال سیاسی خراسان، با تحمل مرارت بسیار دست آخر به مقام ملک الشعرایی بارگاه حضرت علی بن موسی علیه آلاف تحیه و الثناء رسید و سرآمد زمان خویش شد.
هنگامی که مینای تربتی، قصیده سرای آستان قدس درگذشت، مستشارالدوله، وزیر والی خراسان، منصب وی را به محمدکاظم صبوری که در شعر و شاعری شهرت فراوان یافته بود، واگذار کرد و از آن به بعد صبوری به عنوان شاعر برجسته آستانه، قصیده سرایی را در وصف حرم رضوی و کرامات حضرت ثامن الحجج (ع) آغاز کرد و اشعارش به تدریج در قالب کتیبههای زیبا و پرجلوه بر درودیوار آستان مقدس امام رضا (ع) نقش بست. چنان که از اسناد برمی آید، وی در سال۱۲۹۴قمری از سوی ناصرالدین شاه قاجار به مقام ملک الشعرایی آستان قدس رضوی منصوب شد.
او افزون بر این لقب، خادمی کشیک اول را نیز به دست آورد و به عنوان خادم حرم امام رضا (ع) انجام وظیفه کرد.
قصیدهای از ملک الشعرا صبوری با مطلع «درگهی کایینه اش آیین عرش کبریاست/ قدسیان را بر درش پیوسته روی التجاست» بر سردر یکی از رواقها منقوش است. همچنین بر در نقرهای دارالسیاده به سمت دارالحفاظ که امروزه طلاکاری شده است هم شعری از ملک الشعرای صبوری نقش بسته است.
البته این بدان معنا نیست که به غیر از حرم رضوی در دیگر نقاط شهر مشهد نمیتوان اثری از سرودههای وی یافت. بر سردر آب انبار بازار فرش مشهد و موقوفه مؤتمن الملک که امروزه میتوان نمای بیرونی آن را در خیابان اندرزگوی۱۳ مشاهده کرد، شعری از ملک الشعرای صبوری حکاکی شده است که در قالب ماده تاریخ، سال احداث آب انبار را نشان میدهد و حتی در بیت آخر آن نام ملک الشعرای صبوری نیز درج شده است.
رجال سیاسی و ادبی و اولیای امور در ولایت خراسان در حل مشکلات و معضلات ادبی از صبوری مددجویی میکرد ند و از این جمله میتوان به تصحیح نسخه خطی و مغلوط تفسیر ابوالفتوح رازی اشاره کرد که در کتابخانه آستان قدس حضرت رضا (ع) بوده و والی خراسان، رکن الدوله برادر ناصرالدین شاه در سال ۱۳۰۸ قمری از صبوری تقاضا میکند تا آن را تصحیح و تنقیح و آماده طبع کند.
اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید از نسل این شاعر خوش قریحه فرزندی پا به عرصه دنیا گذاشت که او نیز منصب ملک الشعرایی آستان قدس را برعهده گرفت و نام او هنوز هم بر تارک ادب فارسی میدرخشد.
محمدتقی بهار، شاعر، ادیب، روزنامه نگار و سیاست مدار بلند آوازه خراسانی در دامن چنین پدری رشد کرد و نام و آوازه پدرش را جاودان کرد.